سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پایی که از گلیم خود فراتر رفت!
یکرزمنده
چهارشنبه 88 خرداد 20
ساعت 10:32 صبح
| نظر

سلام هی حتی مطلع الفجر / این قرن قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است (امام رو ح الله)
متاسفانه این روزها خیلی ها تمام توان خویش مصروف این کرده اند، که احمدی نژاد را از گردونه ی انتخابات که هیچ از صحنه ی روزگار سیاسی –و اگر لازم شد اجتماعی و...- ایران اسلامی محو کنند.
یکی از این اقدامات نامه ی آقای رفسنجانی به امامنالخامنه ای است. این گونه نامه های در این شرایط حساس، انسان را به یاد نامه هایی در تاریخی نچندان دور به امام امت میکند و یادآور خاطرات تلخی می شود که ذکر آن را مجال دیگری لازم است؛
اما
جناب آقای هاشمی ای کسی که خویش را در زمره ی یاوران خمینی میدانید، شما کسی که برای انقلاب زحمات فراوانی کشید، و ما جوانترها باید پای خاطرات زندان و قبل و بعد انقلاب شما بنشینیم، اما اکنون چه ؛ کسی که باید پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت نرسد، به خود جرات داده در نامه ی فاقد سلام و ... برای ایشان تعیین تکلیف کند، اما سئوال نگارند صرف نظر از شرایط فعلی که گذشته از مغلطه هایی که در نامه وجود دارد و دائم سعی میکند توپ را در زمین رهبری و ولایت شوت کند، این است، که  اینبار نشانه به سوی یک نگرش حکومتی ویژه است که حداقل در 2دوره نمود داشت، و البته ویژه هایی که به یک خانواده باز میگردد!
اما سئوال من از جناب هاشمی آن است که آقای هاشمی ما زمان انقلاب نبودیم، امام امت هم خاطرات دوران معصومیت و کودکی ما بود، اما حوادث ننگین دولت افسادات را خوب بخاطر داریم، حوادث تلخی که که اصل و ریشه ی نظام اسلامی و جایگاه-و نه حتی شخص- ولایت را هدف قرار داده بود، نامه هایی  که به امامان نوشته شد برای نوشیدن جام زهری دوباره! حوادث دردناک تهران در کوی دانشگاه را یادمان است، و سمت و وی حرکت آشوبگران مزدگرفته را نیز! و هزاران بحرانی که در آن روزگار بر کشور ما سایه افکنده بود و ریشه و ارکان نظام را مورد هجمه قرار داده بود، حوادثی که دیگر نهادی مقدس چون سپاه را برای نابودی مد نظر نداشت و میخواست جمهوری اسلامی ما را شبیه کند به یک جمهوری اسلامی نظیر افغانسان،یا پاکستان کند.
جناب هاشمی آنروز شما کجا بودید که رهبر انقلاب جز ملت و امام عصر روحی فداه هیچ –هیچ و هیچ- حامی نداشت و امام حسین وار به میدان آمد و گفت: ای سید و مولای ما؛ پیش خدای متعال گواهی بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستاده ایم و شهادت را ارزوی پر بهجت خو.یش خواندند، آیا شما شعار  تحویل پرچم به دست ایشان به دست مبارک ولی عصر را قبول ندارید؟ آیا برای این کار با ایجائ تنش و بلوا و تشویش نامه نگاری باید کرد؟
آن روز شما کجای این مثلث -که در نامه تان ذکر کردید-بودید، شهید بهشتی که مظلومانه به شهادت رسید، آقای کروبی هم که راس آن مجلس کذایی بود،-و دیگران هم که ...- شما هم که در مسئولیتی غیرممتاز نبودید، چرا آن روزگار چفیه به گردن نبستید، و فدایی رهبر نشدید؟ چرا آن روزگار اظهار نظری حسینی نکردید؟ چرا در صف اول ملت در مقابل دشمان اسلام کفن نپوشیدید؟ چرا آنم روز برای نظام احسالس خطر نکردید؟ چرا در آشوبهایی که رخ داده بود، به دولت نامه ننوشیتد و دولت بنی صدر را یادآوری نکردید؟ چرا آن روز نخواستید آن دولت به سرنوشت دولت بنی صدر دچار شود؟
حال که ملت پرشورترین حمایتها را از مردمی ترین رئیس جمهور-پس از امامنالخامنه ای با بیشترین رکورد آراء در تاریخ کشور- دارند، ناگهان کشور را در خطر میبینید.
اصلا شما چکاره ی نظام هستید که برای جایگاه ولایت تعیین تکلیف میکنید.
ما همه ی ملت گوش به فرمان امامان هستیم، و منتظریم "تا هر تصمیمی" را "اجرا" کنیم، ما همان کسانی هستیم که لانه ی جاسوسی را از بیخ بن برچیدیم، ما همان کسانی هستیم که به فرمان مولایمان به خیابان ها ریخیتم تا موج نفاق را برچینیم، اکنون که دیگر نفاق نقابی بر چهره ندارد، که تشخیص حق از باطل کار آسانی است.
به شما هم توصیه میکنم، رفتار تاریخی کسانی را تکرار نکیند که از قائم مقامی و آیت اللهی و ... همه ی این الفاظ با ولایت و توده ی ملت ، در افتادند و سرنوشتی جز گوشه نشینی و مصاحبه با رادیوهای زد انقلاب و نوکران استکبار نیافتند!
آقای هاشمی رهبری که آنچنان مقتدرانه آن بحرانهای اساسی را از سر نظام بخیر گذراندند رفع این مشکلات پیش پا افتاده کار مشاورهای ایشان است .
ما  می خور   آن پیر خرابات شدیم
کز باده ی صبح  جام بلی مینوشید
والسلام علی من التبع الهدی
یکرزمنده






دخیل سبزتم، سید عزیزی!
یکرزمنده
سه شنبه 88 خرداد 19
ساعت 11:4 صبح
| نظر

جدی نگیرید!
عجب مشتی تو هم ریشت سفیده
سفیدِ آرده یافیلم جدیده
یا نه از بوم نقش و طرح و آرته
2رنگی این روزا انگار تو چارته | ادامه مطلب...




30 ام مین نفر!
یکرزمنده
یکشنبه 88 خرداد 17
ساعت 2:39 عصر
| نظر

ان الله لایغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم
اکنون 30سال از عمر پربرکت انقلاب جهانی ملت ایران گذشته و پس از، مناظره ی بی سابقه ی احمدی نژاد و موسوی، که پای بخش بسیار ناچیزی از پشت پرده های واضح! قدرت و رانت و تجمل گرایی و ثروت مطرح شد،و تابوهایی شکسته شد، بسیاری گفتند چرا احمدی نژاد از هاشمی و ناطق سخن به میان آورد؟ چرا وقتی دشمنان انقلاب هم این برنامه را رصد میکنند او به نزدیکترین نزدیکان امام امت تهمت میزند؟
اما براستی وظیفه ی ما چیست؟
بگذارید این گونه ادامه بدهم که دوستان دوری و نزدیکی انسانها به امامشان، به بعد فاصله و محل کار و مشرب و معبر نیست، ما به همان اندازه به امام نزدیکیم که به همان اندازه به آرمان های او نزدیکیم!
اویس که بود؟ کسی رسول مهربانی را ندیده بود، و به شوق او راهی شده بود، اما چون بخاطر "مادر" باید شهر پیامبر را ترک میکرد، بازگشت، و رسول خدا گفت بوی اویس می آید.
کسانی چون زبیر هم آنقدر نزدیک بودند به علی در زمان تنهایی که شدند جزء آن 5نفری که قرار بود با سرهای تراشیده به حمایت از امام زمانشان بپا خیزند، اما چه شد که با حیله ی جمل باختند!
وقتی امام امت و امامنالخامنه ای در خصوص معیارهای حاکمان و کارگزاران حکومت اسلامی شاخص معرفی میکنند، -مثل ساده زیستی، دوری از تجمل، مردم داری، در مردم و با مردم بودن، پرهیز از اطرافیان ناصالح و ...-و کسانی خود را فراشاخصی میپندارند، و بجای توجه به اصل اطاعت از ولایت، خویش را خویش فرمای زندگی و حیات خویش میپندارند، و در مقابل آن اصول اساسی می ایستند، چاره ای بجز رسیدن به وضعیت کنونی نخواهند داشت.
علی علیه السلام هم تا زمانیکه خائنین جمل و نهروان دست به شمشیر نبردند، سهمیه آنها از بیت المال را نکاست، اما کسانیکه خویش را صاحب یک انقلاب و حرکت اصیل الهی میپنداشتند، شکمهای خویش را انبانهایی کرده بودند که سیری نداشت، و از بیت المال و شرایط عمومی که در زمان خلیفه ی سوم ویژه ها را ویژه خوار کرده بود، حاضر به دست کشی نبودند و برای آنها داشتن مقام و منسب مثل اصحاب سرِ علی که با نداشتن منسب از ارادتشان کاسته نشد، کینه به دل گرفتند.

پس این چنین میشود، که مردم، یا به بصیرت متوجه میشوند چه کسی در خط علی هست، و چه کسی در خط علی نیست؟ و در سپاه علی میمانند، البته از این میان هم هستند که چون در روزمرگی ها معاش گرفتار شده اند، مبتلای تبلیغات مزورانه ی روز خود شده و یا به قرآن روی نیزه دین میبازند یا به شآن همسر پیامبر بودن ، پشت شتر جمل جمع میشوند، و گاه امامزاده هایی میشوند که حاضر نیستند، به فریاد پیامبری که گفت: هرکسی صندای مظلومی را که کمک میخواهد بشنود و به او کمک نکند مسلمان نیست، را بشنوند.
مردم فهمیدند، که باید نام او را از نام های سر لیست در روزگاران دراز، به رتبه های 30 ام تنزل بدهند، و این اسم در جایگاه 30 فهمید، که دیگر باید از جمع مردم، به جمع تماشاگران سالنی برود، و از حضور در سرزمین های محروم به ظهور در دفاتر مجلل بخزد. البته در این گونه سخنان نویسنده به طور صدرصد قائل به صحت تصمیم مردم نیست، و صحت آن را باید با میزان های آن روز و عملکرد منتخبان سنجید، اما این مردم کمتر اشتباه میکنند!
البته سخنان صریح و قاطع امامان در سالروز رحلت امام روح الله، راه را مشخص کرد، و در بسیار موارد توضیحات دقیق و ظریفی از وظایف کاندیداها تا مجتمعان در میادین! مشخص و تبین فرموند، که البته وظایف قشر تاثیر گذار روشنگر را بسیار بسیار دشوار تر و البته ماجورتر کردند.
و اکنون دوباره در 30سالگی انقلاب، مردم باید امتحانی دیگر پس بدهند، یا باید تکرار حادثه ی تاریخی مجلس آن روز را تکرار کنند، و آنهایی را که فرمان دارند، فرمان شکنند، را به رسوایی در تاریخ بدرقه کنند، یا به استقبال حوادثی بروند، بسیار سنگین تر از طرح امکان استیضاح برای امام معصوم؟ یا حوادثی که بازگویی آنها پشت انسان را به لرزه در می آورد!
آیا مردم و عوام یک جامعه که با قیمت خیار، رای آنها عوض میشود، می فهمند چطور در زمستان و سرما، 3کیلو1000، و اکنون چه دستهایی این چنین ریز شده اند تا حتی با  خیار کیلویی1000تومان! ملت را بدبین کنند.
البته از چنین مثال عوامانه و پیش پا افتاده عذر مرا بپذیرید، اما  : تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
و نیز باید بیاد این بیت معجزه آسای امام امت گفت:
روزها میگذرد، حادثه ها میآید
انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم
این مطلب رو 2-3روز قبل نوشتم و از دوستی خواهش کردم اونجا! که دارن از این کارا میکنن، بذاره اما کامپلوترش خراب شده بود و ....

--------
امیدوارم سپاه در مقابل اظهارات نابخرادنه و سفیهانه کروبی در مناظره و مقایسه ای که انجام داد، اقدام به انتشار بیانیه کند، و گرنه ...